روش دسترسی به پاسخ درست بر اساس احتمالات
کشورهای ضعیف وقتیمیخواهند تکنولوژی ساخت یک محصول پیشرفته را به دست آورند از مجموعه روش هایی استفادهمیکنند که تحت نام دانش مهندسی معکوس دسته بندیمیشوند. مثلا اگر بخواهند دانش ساخت و تولید یک مدل تلویزیون دیجیتالی جدید را پیدا کنند ابتدا با حسابگری و دقت بی نظیر از تک تک اجزای تلویزیون اطلاعات برداریمیکنند و به تدریج شروع به دمونتاژ یا باز کردن تک تک واحدها و نهایتا تک تک عناصر سازنده واحدهامیکنند و از این مسیر و با کمک آزمایشات متعدد سعیمیکنند مسیر طی شده توسط سازنده اصلی برای رسیدن به این محصول پیشرفته ( در مثال ما تلویزیون دیجیتالی) را کشف کنند.
در این جزوه ما قصد داریم با استفاده از اصول مهندسی معکوس و استفاده از ابزارهای قدرتمند آمار و احتمالات و بحث های روانشناسی نحوه کاهش تردید بین جوابهای چهار گزینه ای به سه گزینه ای و نهایتا تک گزینه ای و کشف گزینه صحیح با درصد احتمال صحت بالا را برای شما تشریح کنیم. کارآیی خارق العاده این روشها هنگامی آشکارمیشود که شما نتایج آن را روی کنکورهای برگزار شده دوره های قبل تست و ارزیابی کنید. با کمی حوصله و پشتکار و دقت متوجه خواهید شد که دیگر نیم ساعت آخر جلسات آزمون کنکور سراسری برای شما نیم ساعت ناامیدی نیست بلکه نیم ساعتی است کهمیتواند سرنوشت قبولی شما را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و جایگاه و رتبه علمی شما را تا حد خارق العاده ای جابجا کند. در زمانی که فقط با زدن دوعدد تست بیشتر دانشگاه محل تحصیل و رشته و مقطع تحصیلی شما تعیینمیشود بدیهی است که اگر روشی بتواند رسیدن به بیش از ده تست صحیح را تضمین کند، ارزشی هم سنگ طلا خواهد داشت. این درحالی است که هیچ کس حاضر نیست کارآیی و اثر بخشی این روشها را بپذیرد و براساس آنها اقدام به زدن گزینه ها نماید.
قبل از اینکه وارد بحث اصلی شویم لازم است نخست روی چند نکته اساسی با هم به توافق برسیم. تنها به این شرط است که ادامه مطالب زیر معنا دارمیشود ومیتواند منجر به نتیجه گردد:
نکته اساسی 1: روش مهندس معکوس زمانی جوابمیدهد که فرد حداقل دانش مهندسی مورد نیاز برای تکنولوژی مورد نظر را در اختیار داشته باشد. هر چه دانش فرد از موضوع بیشتر باشد احتمال خطای او کمتر و امکان توفیق او در رسیدن به نتیجه مطلوب بیشترمیشود. به همین دلیل هر چه دایره اطلاعات درسی شما وسیع تر و تسلط شما به مفاهیم بنیادی دروس بیشتر باشد، میزان اثر بخشی این روشها بیشتر است. بنابراین در نظر داشته باشید که این جزوه شبیه اسلحه ای است که شما هر چه ورزیده تر باشید بیشتر به کمک شمامیآید و و در کارزارها و میدان های آزمون بیشتر به دردتانمیخورد. بنابراین تا آخرین لحظه باید سعی کنید بیشترین حجم اطلاعات ممکن رادر ذهن خود جای دهید. دربخش مربوط به تند یادگیری در این رابطه بحث شده است.
نکته اساسی 2: وقتی بحث احتمالات به میانمیآید هرگز نبایدروی اطلاعات مقطعی و موضعی نتیجه گیری کرد. بلکه باید دیدی کل نگر داشت و نتیجه نهایی را مد نظر قرار داد. برای مثال وقتیمیگوئیم احتمال عبور ماشین های قرمزرنگی که در هر ساعت از خیابان خاصیمیگذرند. 30 درصد است. منظور این نیست که 30 اتومبیل قرمز رنگ حتما پشت سر هم و به صورت قطاری از این خیابان عبورمیکنند. بلکه منظور این است که در هر ساعت از هر صد عدد ماشین به احتمال قوی 30 تای آنها قرمزمیباشند. به همین ترتیب وقتی ادعا میکنیم که با روش تشریحی در این جزوه شمامیتوانید نسبت به کسی که از این روش هیچ نمی داند، 30 درصد بیشترجواب درست بزنید، الزاما به این معنا نیست که حتما و دقیقا 30 تای این تست ها درست و بقیه نادرست خواهند بود. چه بسا تعداد جوابهای درست شما بیشتر از 30 تا بشود و این بستگی به دقت و شانس و احتمالات دارد. اما نکته مهم این است که شما حتما بیشتر از بقیه امتیاز خواهید آورد و عدد تضمینی برای توفیق شما در جوابدهی به این تست ها (نسبت به فردی که از آنها بی اطلاع است )حداقل 30 درصد بالاتر است.
نکته اساسی 3: اگر فقط یک روز به آزمون باقی مانده است هرگز نگوئید مطالعه دیگر بی فایده است و شما شانسی برای قبولی در آزمون ندارید. فراموش نکنید که اگر قرار باشد همه سوالات درست جواب داده شوند و همه شرکت کنندگان زمان کافی برای جوابدهی به سوالات در اختیار داشته باشند دیگر کنکور و مبارزه معنای خود را از دستمیدهد در حقیقت باید زمان کنکور بسیار کمتر از زمان لازم برای پاسخگویی به همه سوالات باشد و سختی و مشکل بودن برخی از سوالات بسیار بیشتر از حدی باشد که بتوان همه آنها را در مدت تعیین شده جوا ب داد. در حقیقت در آزمون های استاندارد همگانی مانند کنکور سراسری طراحان سوال سعیمیکنند بیشترین تعداد سوالات ممکن را در حداقل زمان ارائه دهند تا مسابقه معنای واقعی خود را پیدا کند. در این حالت دیگر استفاده از واژه " بی فایده" برای مطالعه بی معناست چرا که حتی یک نیم نگاه به یک صفحه کتابمیتواند در رساندن شما به جواب یک تست تعیین کننده باشد.
نکته اساسی 4: ما خیلی وقتها مطالعه نمی کنیم که چیزی را یاد بگیریم، بلکه بسیاری اوقات مطالعهمیکنیم تا چیزهایی را فراموش کنیم. به عبارت دیگر شاید مطالعه بیشتر و وقت گذاشتن برای مرور سریع مطالب باعث نشود که ما مطلب جدیدی را یاد نگیریم اما لااقل این فایده را دارد که به مامیآموزد مطلب و گزینه نادرست کدام است. همچنانکه در ادامه خواهید دید همین که شما بدانید کدام گزینه نادرست استمیتواند کمک بسیار زیادی برای رساندن شما به گزینه درست باشد. به این بیاندیشید که در بین چهار گزینه ارائه شده فقط یکی از گزینه ها درست است. و سه تای دیگر نادرستمیباشند. شاید تشخیص جواب درست زیاد هم ساده نباشد اما بسیاری اوقات تشخیص جواب نادرست بسیار راحت تر است و شمامیتوانید با استفاده از دانش "نادرست شناسی" به راحتی روی گزینه درست فرود آئید و آن را در جا و بدون اینکه دلیل درستی اش را بدانید! شکار کنید. این در حالی است که با کمک روشهای آماری ارائه شده در این جزوه همین دانستن جوابهای نادرست هم خود یک راهنمای بزرگ برای رساندن شما به گزینه درست محسوبمیشود. از این به بعد هر وقت خواستید درسی را بخوانید و وقت کافی برای یادگیری مباحث اصلی در اختیار نداشتید، بلافاصله میدان را واگذار نکنید. به خاطر داشته باشید که هدف از مطالعه فقط یادگیری نیست و بسیاری اوقات ما مطالعهمیکنیم تا افکار و ایده های انحرافی و نادرست را فراموش کنیم !
نکته اساسی 5: گول ایده های آرمانی و صفات توافقی بهترین و بالاترین و باهوش ترین را نخورید و هرگز تصور نکنید که دنیا بر اساس اصل درست و نادرست و یا همه چیز یا هیچ چیز آفریده شده است! به بیان دیگر گمان نکنید که برای تسلط به یک کتاب درسی مثلا ریاضی یا زیست شناسی یا عربی باید حتما از اول تا آخر آن را کاملا مسلط باشید و تمام نکات و جزئیات آن را به طور دقیق مطالعه و تمرین کرده باشید. بر خلاف ایده های آرمان گرایانه و مطلق نگر دنیا به جای تقسیم شدن به درست و نادرست از اتفاقاتی پر شده است که معمولا " کمی درست " و " تا حدودی نادرست " و ….میباشند. به عبارت دیگر این تصور که چون مدرسه خوبی نداشتهاید و یا در زمان دبیرستان خوب درس نخوانده اید پس نمی توانید هم پای شاگردان ممتاز وارد میدان رقابت شوید و به ناچار باید میدان را واگذار کنید تصوری موهومی و باطل است که اگر همین الآن آن را از مخیله خود خارج نسازید برای همیشه و در تمام صحنه های زندگی شما را وادار به عقب نشینی و زمین گیر شدنمینماید. همیشه با خود بگو ئید که شاگردممتازها و محصلین مدارس نمونه ای "کمی تا حدودی بیشتر از شما مسلط"اند و این مقدارتفاوت نسبی با کمی تلاش و پشتکار از سوی شما به راحتی قابل حصول است.
خوب توجه کنید که به هیچ وجه در تله آرمان گرایی و مطلق نگری و طلب همه چیز یا هیچ چیز نیافتید و بی جهت میدان مبارزه فعلی را به امید میدان مبارزه بعدی و اگذار نکنید. هر صحنه کارزار و هر کنکوری و هر آزمونی را یک چالش جدی برای عرض اندام و ارزیابی خود و توانایی های خود تصور کنید و سعی کنید حتی پیشرفت های کوچک را بها دهید و برای رسیدن به این تفاوت های به ظاهر ناچیز از تمام وجود خود مایه بگذارید. بنابراین هر چند مطمئن اید که در کنکور امسال امتیاز شایسته خود را بدست نخواهید آورد اما نه الآن و نه در اثنای برگزاری کنکور میدان را خالی نکنید و با پررویی و غرور تمام و در کمال اعتماد به نفس برای بدست آوردن حتی یک امتیاز مثبت از تمام هوش و دقت و انرژی روحی و جسمی خود کمک بگیرید. فراموش نکنید که انسانهای برتر همیشه با انسان های عادی اندکی تفاوت دارند. و همین تفاوت اندک است که باعثمیشود آنها در قیاس با افراد عادی جایگاه و رتبه ای عالی و جهش وار بدست آورند.
نکته اساسی 6: اینکه فقط بتوان با یک انبر دست معمولی موتور یک اتومبیل را تعمیر کرد و یا فقط با یک فاز متر بتوان یک تلویزیون خراب را تعمیر نمود، این تصوری اشتباه است که با آن اتومبیل و تلویزیون نمی توان تعمیر کرد. به خاطر داشته باشید که برای هر کارمهندسی شما به یک "جعبه ابزار" احتیاج دارید. و "جعبه ابزار" یک "مهندس معکوس تست های استاندارد کنکور" مجموعه ای است از چندین ابزار کلیدی که هر کدام باید به موقع و د رکنار هم مورد استفاده قرار گیرد. به بیان ساده تر برای رسیدن به جواب گزینه درست در روش مهندسی معکوس (تشریحی در این جزوه) شما باید ضمن آنکه هنر و مهارت نگریستن به جوابهای بعدی وقبلی را بلد باشید، در عین حال باید بتوانید گزینه های نادرست را حتی الامکان تشخیص دهید و با کمک روشهای مختلف از جمله برهان خلف و استقرا و تکنیک های روانشناسی و انحرافی مورد استفاده طراحان گزینه های تردیدی را از چهار گزینه به سه گزینه یا در صورت امکان به دو گزینه کاهش دهید. همزمان با آن باید به تکنیک های شناسایی گزینه های متضاد و مشابه و نیز تکنیک های شناسایی گزینه های انحرافی مسلط باشید. در عین حال باید سعی کنید به جای صرف وقت برای علامت زنی بی هدف گزینه ها فقط بر مبنای احتمال و حدس ابتدا به صورت یورشی و تهاجمی به شکار گزینه های ساده در کل سوالات بروید و این شکارهای پر ارزش و در عین حال ساده و سهل الوصول را بی جهت از دست ندهید. باید این نکته را در نظر داشته باشید که داشتن این جعبه ابزار جدید باعث نمی شود که شمافرصت های راحت را از دست بدهید. به خاطر داشته باشید که کارآیی این جعبه ابزار عملا آخر کار ظاهرمیشود. یعنی لحظه ای که شما دیگر از رسیدن به جواب درست در زمان باقیمانده ناامید شده اید و تصمیم گرفته اید که به جای واگذار کردن میدان و علامت نزدن جوابهای تردیدی به هر قیمتی که هست از این گزینه ها امتیاز بگیرید. به هیچ وجه از همان ابتدای کار از این جعبه ابزار استفاده نکنید و بدون مطالعه به سراغ روشهای احتمالاتی نروید. به یاد داشته باشید که کم نیستند تعداد انسان های عادی هم سطح شما که فاقد این جعبه ابزار معجزه آفرین اند و در نتیجه لااقل به جوابهای ساده هر درس که همیشه در هر درسی تعدادی از آنها وجود دارد جواب درست داده اند. استفاده تلفیقی از ابزارهای ارائه شده در این جزوه در زمان درست و با ریسک پذیری حساب شدهمیتواند افزایش خارق العاده امتیازات شما را تضمین کند. و برعکس امید بستن بی دلیل و بیش از حد به این روشها بدون رساندن خود به شرایط اولیهمیتواند شما را حداکثر در همان جایی که همین الآن هستید، قرار دهد!
نکته اساسی7: سر جلسات امتحان و اصولا در تمام صحنه های بحرانی زندگی (چه شغلی و چه تحصیلی ) این ضمیر ناخودآگاه انسان است که کنترل اوضاع را در دستمیگیرد. برای بدست آوردن حداکثر بهره وری کافی است به این سیستم اعتماد کنید.به عبارت روشن تر سر جلسه آزمون این شما نیستید که امتحانمیدهید بلکه این سیستم حافظه و سیستم روحی و جسمی شماست که در صورت هماهنگ بودن عملیات تست زنی و جوابدهی سوالات را راهبریمیکند. شما باید از هر نوع اعمال فشار روی فکر و ذهن خود هنگام امتحان دادن پرهیز کنید و به جای مضطرب و دستپاچه شدن باید به ضمیر و جسم و ذهن خود اعتماد کنید و اجازه دهید ضمیر آنچه را که در خود دارد را به صورتی که صلاحمیداند روی کاغذ بیاورد. فراموش نکنید که شما قبلا بسیاری از مباحث مطرح در سر جلسه کنکور را در ایام دبیرستان و پیش دانشگاهی خوانده اید. سر جلسه آزمون کافی است با آرام سازی روح و جسم خود و اعتماد به نفس و ضمیرو توانایی های خود به این سیستم حافظه و ذهن خود فرصت دهید تا کار خود را انجام دهد. نظام های یادگیری و یادسپاری و یادآوری انسان یک نظام عجیب و خارق العاده است که توانایی هایش حد و مرزی ندارد. اگر شخص بتواند به هماهنگی و آرامش لازم برسدمیتواند در عرض فقط یک شبانه روز تمام خاطرات ایام دبستان وتمام درس هایی را که در کل عمر خوانده را به یاد آورد ! فردمیتواند به جای خواندن 250 کلمه در دقیقه متعارف سرعت خواندن خود را تا 24000 کلمه در دقیقه افزایش دهد! و کاری را که بقیه در طی دو سال انجاممیدهند را در عرض چند روز انجام دهد. تنها کافی است دست از سر ضمیر ناخودآگاه خود بردارید و به جای شک کردن در توانایی های حافظه و سیستم یادگیری و یادآوری و یاد سپاری خود به آنها اعتماد کنید و فقط تامیتوانید با مرور و تند خوانی و تند یادگیری سعی کنید بیشترین حجم اطلاعات ممکن را وارد ضمیر خود سازید.
نکته اساسی8: همه آنها که شب های امتحان ناگهان غیرتی شده اندو تا آخرین لحظه دست از مطالعه و تلاش برنداشته اند، به خوبیمیدانند که در ساعات آخر نزدیک به امتحان ناگهان کارآیی آنها به حد خارق العاده ای بالا رفته است و درسی را که در طول یک ترم به زحمت یادمیگرفتند را یکشبه کاملا مسلط شده اند. اما جالب ترین نکته این است که همه اشخاصی که با جدیت و پشتکار و اطمینان و امید خود را برای امتحان آمادهمیکنند، از یک جور نیروی الهام و استعداد درونی بهره مندمیشوند که با کمک آنمیتوانند با اطمینانی درونی سوالات امتحان را حدس بزنند. این مساله برای بسیاری از افرادی که وارد میدان عمل نمی شوند قابل هضم نیست و یک جور باور خرافی محسوبمیشود، اما آنها که در عمل جنگاور بوده اند و به توانایی های خود شک نکرده اند، خوبمیدانند که این نیروی الهام چیست و تا چه اندازه قوی و قدرتمند است هر چند عجیب و باور نکردنی به نظرمیرسد ولی وقتی شما در زندگی به طور جدی تصمیم خود برای جنگیدن میگیرید و حاضرمیشوید با تمام وجود برای رسیدن به یک هدف تلاش کنید، ناگهان نیروهایی غیبی در کنار شما قرارمیگیرند و استعدادها و توانمندی های شما را چند صد برابرمیکنند. حضور این نیروهای غیبی فقط توسط خود شخص حسمیشوند و بقیه که بیرون وجود شخص قرار دارند گمانمیکنندکه این خود فرد است که این توانایی ها را دارامیباشد. بنا براین به کسانی که این نیروهای غیبی را انکارمیکنند اصلا توجهی نکنید. با گرفتن یک تصمیم جدی و ابلاغ این تصمیم به کل وجود خویش ناگهان حضور این نیروهای غیبی را درکنار خود حس خواهید کرد و در خواهید یافت که به کمک این نیروها قدرت انجام هر معجزه ای را دارامیباشید.
نکته اساسی9: مطالب این جزوه را نمی توانید در کتابهای دیگر پیدا کنید. و درست به همین خاطر است که باید تک تک نکات آن را به طور دقیق مطالعه و اجرا کنید. به خاطر داشته باشید که یادگیری انسان وقتی متوقفمیشود که فرد احساس دانستن کند دانستن به صورت یک فیلتر مانع از آنمیشود که اطلاعات و ایده های جدید وارد ذهن و ضمیر ما شود. و ما در درون پوسته ای دانش خود زندانیمیشویم. این جزوه را تا به آخر بخوانید و آن را در زندگی و از همه مهم تر در آزمون های تحصیلی و به خصوص در امتحان کنکور پیاده و اجرا کنید. به سرعت در خواهید یافت که مشکل اصلی ناتوانی تحصیلی افراد در وجود خود آنهاست و آنچه در حال حاضر تحت عنوان مطالب درسی در اختیار نسل بشر قرارمیگیرد و یادگیری آنها به ظاهر مشکل است، بسیار کمتر از حد توانایی یادگیری کندذهن ترین انسان روی زمین است.
اگر شما طراح سوال بودید!
آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که اگر شما طراح سوالات کنکور بودید، سوالات را چگونه طراحیمیکردید!؟ آیامیدانید که طراحان سوالات آزمون های سراسری و همگانی برای اینکه امکان ورود و امتیاز گیری شانسی را به حداقل برسانند مجبورند از یک سری قوانین و قواعد ثابت و مشخص تبعیت کنند و حق ندارند هر جور دلشان خواست سوال طرح کنند و هر جور دلشان خواست سوالات را بین گزینه های الف و ب و ج و د توزیع کنند؟ بدیهی است که اگر شما این قوانین را بدانید به پنجره و دیدگاه طراح سوال نزدیک ترمیشوید و بهترمیتوانید حرکات و حقه های او را حدس بزنید و از این طریق گزینه های درست و نادرست را از یکدیگر تشخیص دهید. بیائید با هم این قوانین و قواعد اجباری را مرور کنیم:
قاعده اول :طراحان سوالات کنکور های همگانی ملزممیباشند که پاسخ ها را به طور یکسان بین گزینه های الف و ب وج ود توزیع کنند و حق ندارند سنگینی پاسخ ها را روی یک گزینه خاص بیاندازند و یا سنگینی را از یک گزینه خاص بیش از حد دور کنند.
فرض کنید در امتحان کنکور یکصد سوال وجود دارد بدیهی است که جواب این سوالات باید بین چهار گزینه الف و ب و ج و د توزیع شود. با توجه به اینکه به ازای هر سه پاسخ نادرست یکی از پاسخ های درست حذفمیشود پس طراح سوال حق ندارد روی یکی از گزینه ها مثلا ( گزینه ج) بیشتر تمرکز کند و جوابهای بیشتری را روی گزینه ج قرار دهد. چرا که اگر چنین کند. یکی از داوطلبان زیرکمیتواند با درک سریع این موضوع از روی تصویر گرافیکی پاسخنامه فورا کلید را کشف کند و با علامت زدن همه جوابهای ج بدون اینکه جواب را بداند امتیاز بگیرد!
طراح سوال مجبور است برای خلاصی از دردسرهای بعدی جواب صد سوال کنکور را بین گزینه های الف و ب و ج ود به تساوی تقسیم کند. برای اینکه این حقیقت را شخصا کشف کنید، کافی است پاسخنامه سوالات کنکورهای چند سال اخیر را مورد بررسی قرار دهید و در هر پاسخنامه تعداد گزینه های الف را بشمارید و این عدد را به کل تعداد سوالات تقسیم کنید به عددی حدود 25 درصد دست خواهید یافت.عین همین واقعیت برای گزینه های ب و ج ود نیز صادقمیباشد. به عبارتی اگر یک داوطلب همینطور الله بختکی تمام گزینه های الف کنکور را بزند. نهایتا موفقمیشود 25 درصد نمره را بیاورد اما در عین حال 75 درصد جوابها را غلطمیزند که چون به ازای هر سه جواب غلط یک جواب درست صفرمیشود پس نهایتا امتیاز این فرد چیزی در حدود صفر خواهد بود.
حال بیائید از منظری دیگر به این قاعده نگاه کنیم: حالت ایده آلی را در نظر بگیرید که داوطلب به دلیل تسلط علمی موفق شده است 75 سوال را جواب دهد و بعد در کمال تعجب دریافته است که جواب این 75 سوال همگی بین گزینه هایالف و ب و ج بوده است. به نظر شما او اگر فرصت و دانش کافی برای جوابدهی به بقیه سوالات را نداشته باشد،و تنها ده دقیقه به پایان وقت آزمون باقی مانده باشد آیا بهتر نیست که بقیه سوالات را از ترس نمره منفی همینطوری به حال خود رها نکند؟! و هر چه گزینه "د" است را علامت بزند؟!
فراموش نکنید که طبق قاعده حفظ تعادل گزینه ها و نکشاندن مرکز ثقل جوابها روی یک گزینه خاص طراح سوال مجبور است 25 درصد پاسخ ها را هم از بین گزینه های "د" انتخاب کند و چون تا این لحظه گزینههای "د" انتخاب نشده اند پس به احتمال بالای 90 درصد انتخاب گزینه های "د"میتواند امتیاز بسیار زیادی برای شخص به همراه داشته باشد. در حالت ایده آل این امتیاز 25 است
در جدول زیر(جدول شماره 1) توزیع گزینه ها در آزمونهای مختلف درصد بندی شده اند. بیائید آن را با هم مرور کنیم.
آزمون
|
تعداد
|
گزینه الف
|
گزینه ب
|
گزینه ج
|
گزینه د
|
76 ریاضی
|
300
|
77
|
6/25%
|
71
|
6/23%
|
78
|
26%
|
74
|
6/24%
|
77ریاضی
|
300
|
70
|
3/23%
|
86
|
6/28%
|
79
|
3/26%
|
65
|
6/21%
|
78 تجربی
|
245
|
67
|
3/27%
|
61
|
9/24%
|
35
|
6/21%
|
46
|
1/26%
|
78 هنر
|
260
|
68
|
1/26%
|
66
|
3/25%
|
63
|
2/24%
|
63
|
2/24%
|
78 انسانی
|
280
|
74
|
4/26%
|
70
|
25%
|
56
|
2/23%
|
71
|
3/25%
|
همانگونه که در این جدول مشخص است، وزن سوالات تقریبا به طور تساوی بین گزینه های الف و ب وج و د تقسیم شده است و هر کدام از این گزینه ها به تساوی وزن و سنگینی جوابها را تحمل کرده اند. البته این نکته نیز روشن است که درصدها برای تمام گزینه های الف و ب و ج و د دقیقا 25% نیست اما در دیدگاه آماری هرگز کلمات دقیقا معنایی ندارد و این واژه های تقریبا و حدودا است که ارزش داده های آماری را تعیینمیکند. کمترین درصدها در جدول بالا متعلق به گزینه "د" آزمون سال 77 ریاضی بوده است که عددی معادل 6/21% را به خود اختصاص داده است. این یعنی در بدترین شرایط هر گزینه حداقل21.6/25=86% سنگینی جوابها را حتمامیپذیرد.
قاعده دوم : طراحان سوالات کنکور های همگانی ملزممیباشند که پاسخ ها را بر حسب منحنی توزیع نرمال یا گوسی در کل سوالات آزمون بین گزینه ها پخش کنند.به عبارتی هنگام توزیع جوابها بین گزینه ها هیچ کدام از گزینه های الف و ب و ج و د در هیچ ناحیه انتخابی نباید احساس بی عدالتی کند!
به این قاعده اگر خوب دقت کنیم،میتوانیم رمز طلایی کنکورهای استاندارد همگانی را دریابیم. روی واژه مرکب "ناحیه انتخابی " خوب دقت کنید. معنای آن این است که اگر شما 100 سوال متوالی را انتخاب کردیدباید حتما در بین این صد سوال حداقل20 تا الف 20 تا ب 20 تا ج 20 تا د داشته باشید. و 20 تای بعد را برای تکراری ها کنار بگذارید.
همینطور اگر این ناحیه انتخاب را کوچکتر کنیم و مثلا آن را 10سوال متوالی در هر منطقه ای از مجموعه سوالات در نظر بگیریم. باز باید شاهد حداقل 2 گزینه الف، 2 گزینه ب، 2 گزینه ج و 2 گزینه د و 2 گزینه تکراری دلخواه باشیم. البته هر چه ناحیه انتخاب بزرگتر باشد صحت این قاعده بیشتر است و هر چه ناحیه انتخاب کوچکتر شود احتمال خطا بیشترمیشود اما ایده آل ترین و مطلوب ترین ومتعادل ترین توزیع نرمال زمانی است که از هر پنج سوال متوالی در هر منطقه ای از مجموعه سوالات ما حتما شاهد یک گزینه از هر نوع باشیم و احتمال یافتن منطقه ای که یکی از این گزینه ها در آن وجود نداشته باشد.بسیار کم و زیر پنج درصد باشد.
روی دو واژه ناحیه انتخاب دلخواه و تعداد سوالات متوالی خوب دقت کنید. بهترین ناحیه انتخابی جایی است که شما بیشترین جوابها را در آن درست زده اید و کوچکترین تعداد سوالات متوالی مناسب ده سوال متوالی است که چون در سر جلسه آزمون شمردن تعداد الف ها وب ها و ج ها و د ها در ده سوال متوالی وقت گیر و بعضی اوقات گیج کننده است، با شرط ارفاق و پذیرفتن خطای بیشتر کوچکترین تعداد سوالات متوالی را پنج در نظرمیگیریم. این نکته را در نظر داشته باشید تا بعد از تشریح قاعده سوم دوباره به آن بازگردیم:
قاعده سوم : طراحان سوالات کنکور های همگانی به خاطر الزام رعایت توزیع نرمال پاسخ ها حق ندارند از یک حد مجاز ده درصد بیشتر گزینه های همسان را در پاسخنامه بگنجانند. یعنی احتمال گزینه های همسان متوالی در هر آزمون نباید از ده درصد بیشتر باشد و در غیر اینصورت آزمون استاندارد نبوده و معتبر نمی باشد.
به زبان خیلی ساده یعنی وقتی شما جواب یک سوال رامیدانید با احتمال بالای 90 درصد یکی از گزینه های نادرست سوال قبلی و بعدی را نیزمیتوانید حدس بزنید. فراموش نکنید که در تست زنی اطلاع از گزینه نادرست و غلط به اندازه اطلاع از گزینه درست ( و حتی گاهی بیشتر از آن ) ارزشمند است. برای مثال اگر مطمئن هستید پاسخ سوالی گزینه "ب" است پسمیتوانید با احتمال 90 درصد مطمئن باشید که جواب سوال قبلی و بعدی "ب" نیست! یعنی چنانچه در سوالی برای انتخاب یک گزینه از بین دو گزینه شک کردیم، اول باید جواب سوال قبلی و گزینه ای که برای آن سوال انتخاب کردیم را نگاه کنیم. اگر گزینه انتخابی سوال قبلی همسان با یکی از گزینه های تردیدی ما باشد، باید با 90 درصد اطمینان گزینه تردیدی دیگر را انتخاب کنیم.
در جدول شماره 2 توالی گزینه های همسان در آزمون های سراسری درج شده است.
جدول شماره 2، توالی گزینه های همسان در آزمون های سراسری
آزمون
|
%الف متوالی
|
%ب متوالی
|
%ج متوالی
|
%د متوالی
|
% کل متوالیها
|
% نامتوالی بودن
|
76ریاضی
|
9
|
10
|
8
|
8
|
9
|
91
|
77ریاضی
|
4
|
8
|
7
|
5
|
6
|
94
|
78 تجربی
|
7
|
16
|
9
|
11
|
11
|
89
|
78 هنر
|
19
|
15
|
11
|
9
|
14
|
86
|
78انسانی
|
12
|
13
|
3
|
3
|
8
|
92
|
همچنان که از جدول 2 مشخص است نزدیک به 90 درصد احتمال وحود دارد که گزینه های متوالی عین هم نباشند. این 90 درصد عدد بسیار خوبی است، چرا که در علم آمار بدان معناست که اگر شما بی اعتنا به امکان خطا از این قاعده کمک بگیرید و فرض را بر این بگذارید که دو گزینه پشت سرهم نمی توانند وجود داشته باشند در کل آزمون فقط ده درصد خطامیکنید. و 90 درصد اوقات درست به هدفمیزنید. چون هر جواب درست شما با سه جواب نادرست از بینمیرود در نتیجه 90 درصد احتمال درست در قبال 10 درصت نادرست یعنی 270 امتیاز مثبت در مقابل 30 امتیاز منفی که کاملا پذیرفتنی و مقبولمیباشد.
خیلی از داوطلبین کنکور وقتی موفقمیشوند جواب درست یک سوال را پیدا کنند حیفشانمیآید که با زدن جوابهای تردیدی امتیاز آن جواب را از دست بدهند و در نتیجه بسیاری اوقات گزینه های تردیدی را سفید رهامیکنند و به سراغ آنها نمی روند. آنها با خودمیگویند که بالاخره با داشتن همین تعداد جواب درست نسبت به کسی که هم رده ایشانمیباشد اما از زدن همینطوری گزینه ها ابایی ندارد جلوتراند. این نگرش از یک جهت درست است اگر فرد هم رتبه همینطوری الکی و تصادفی و شانسی گزینه های دیگر را انتخاب کند. اما اگر آن فرد بر اساس قاعده های فوق اینکار را انجام دهد در اینصورت نتیجه به طور وحشتناکی به نفع او تغییر خواهد کرد.
فراموش نکنید که در بحث آماری شما شاید در یک ناحیه امتیازی را از دست دهید اما در کل سنگینی امتیازات شما به سوی اعدادی مثبت میلمیکند. و در نهایت هنگام محاسبه امتیازات شما در کنکور نتیجه نهایی تلاش شما در کل نواحی به عنوان نمره کل منظورمیشود. بنابراین بی جهت برای جوابهای درست خود دلسوزی نکنید و نگران آنها نباشید. شاید با تست زنی احتمالاتی بر اساس قواعد مهندسی معکوس این جزوه بخشی از این جوابهای درست قربانی شوند اما نهایتا امتیاز مثبتی که به دستمیآورید دهها برابر امتیازی است که فقط با چسبیدن به جوابهای درست و رها کردن بقیه جوابها به حال خود به دستمیآورید.
قاعده چهارم : سه قاعده فوق باید در هر مقیاس(Scale) صادق باشد.
معنای این قاعده این است که سخت یا ساده بودن سوالات ربطی به محل انتخاب گزینه جواب ندارد. و طراح حق ندارد جواب سوالات مشکل را روی گزینه های خاصی متمرکز کند. همینطور ضریب 2 یا 3 یا 4 داشتن یک درس نیز ربطی به توزیع جوابها بین گزینه ها ندارد. از سوی دیگر اگر یک بازرس ناگهان پاسخنامه ای را بردارد و ناحیه دلخواهی از سوالات متوالی را انتخاب کند باز هم طراح سوال باید بتواند رعایت شدن سه قاعده اول را در هر ناحیه اثبات کند. به همین دلیل بحث توزیع متعادل و نرمال سنگینی جوابها بین هر چهار گزینه ال و ب و ج ود یک بحث مستقل از نوع درس میزان دشواری سوالات، ضریب اهمیت درس یا جابجا شدن پرسشنامه درس هامیباشد.
بر اساس این قاعده اگر بالفرض شما جواب اولین سوال درس عربی رامیدانید چون سوال قبلی در درس دیگری مثلا ادبیات قرار دارد. لذا باز هممیتوانید از سه قاعده اول استفاده کنید. کافی است فقط به پاسخ نامه نگاه کنید و جواب انتخابی برای آخرین سوال درس ادبیات را مورد بررسی قرار دهید.
فراموش نکنید که در استفاده و کاربرد روشهای احتمالاتی این جزوه مبنا پاسخنامه است
در حقیقت شاه کلیدی که در روش مهندسی معکوس با آن تمام قفل های کنکور را بازمیکنیم منحنی توزیع نرمال است. چون طراحان سوال مجبورند از همین توزیع برای ایجاد تعادل و توازن در آزمون استفاده کنند لذا ما در اینجا مچ طراحان رامیگیریم وبا درصد خطای حساب شده گزینه درست را ردیابیمیکنیم.
مراحل استفاده از چهار قاعده کلیدی فوق در یافتن پاسخ صحیح
× مرحله 1: ابتدا به محض شروع آزمون به طور سریع و تهاجمی سعی کنید تمام سوالات ساده را جواب دهید. فراموش نکنید که در هر آزمون و در هر درس سطح 30 درصد از سوالات ساده 30 درصد متوسط 30 درصد مشکل و 10 درصد بسیار مشکلمیباشد. بنابراین اولین ماموریت شما در کنکور این است که اجازه ندهید حتی یک سوال ساده از زیر چنگ شما بیرون رود. بدیهی است که بسته به تسلط و اشراف و آرامش و حضور ذهن شما ممکن است بتوانید در همان هجوم اول هم سوالات ساده و هم متوسط و هم بخشی از سوالات مشکل را جواب دهید. اما توجه داشته باشید که به هیچ وجه از همان ابتدا وقت خود را روی سوالات مشکل هدر ندهید. اینکار به چند دلیل نباید صورت گیرد:
دلیل اول: این است که از لحاظ کامپیوتر مصحح پاسخ نامه فرقی نمی کند که شما امتیازی را به خاطر درس عربی بدست آورده اید و یا به خاطر درس ریاضی و یا اینکه این امتیاز به خاطر جواب یک سوال ساده عربی بوده است یا یک سوال ریاضی مشکل کامپیوتر امتیاز را محاسبهمیکند و به صورت معدل نتیجه نهایی را تحویلمیدهد. به همین خاطر وقتیمیتوان از سوالات ساده به همان اندازه سوالات مشکل امتیاز گرفت. چرا باید سرمایه ارزشمند کنکور یعنی وقت را روی سوالات مشکل هدر داد و امتیاز سوالات ساده را به دیگر رقبا واگذار کرد.
دلیل دوم: این است که در روش مهندسی معکوس هر چه تعداد جوابهای درست شما بیشتر باشد، اثر بخشی و کارآیی و از همه مهم تر دقت این روش بیشتر است. در حقیقت هر چه سوالات بی جواب شما بیشتر باشد میزان اثر بخشی روش مهندسی معکوس به طرز ناامید کننده ای کممیشود. داشتن جواب صحیح حتی یک سوال(دقت کنید حتی یک سوال)میتواند دقت و اثر بخشی روش مهندسی معکوس را سه برابر کند و با داشتن جواب صحیح پنج سوال دقت این روش بیست برابرمیشود. به بیان ساده تر هر چه شما باسواد تر باشید و اطلاعات شما راجع به گزینه های تردیدی بیشتر باشد، روش مهندسی معکوس برای شما کارآتر است.
دلیل سوم: ذهن انسان دارای ویژگی خارق العاده ای است که در علوم مهندسی هوش مصنوعی از آن با عنوان "پردازش موازی" یادمیشود. پردازش موازی اطلاعات یعنی همزمان چندین اطلاعات به طور موازی توسط ذهن مورد پردازش قرارمیگیرند و هر چند در ظاهر فقط تصویر خروجی یک پردازش روی صفحه حافظه نقشمیبندد اما در واقع همزمان با آن پردازش های دیگر در پس زمینه ضمیر به طور موازی در حال انجام شدنمیباشند. وقتی شما در بار اول به طور سریع سوالات را مرورمیکنید و جواب سوالات ساده و متوسط رامیزنید. ذهن شما همزمان کل سوالات مشکل را نیز در پس زمینه خود ثبتمیکند و برای یافتن جوابهای آنها در کوچه پس کوچه های حافظه دنبال جوابمیگردد. بنابراین وقتی شما به آخر سوالات پاسخنامه رسیدید و دوباره به سوال اول برگشتید، در این فاصله ذهن موفق شده است جواب بخشی از سوالات را از زیر لایه های عمیق حافظه بیرون بکشد.
دلیل چهارم: اعتماد به نفس است. وقتی شما موفق شدید در کمتر از نفس زمان آزمون تمام سوالات ساده تمام درس ها را علامت بزنید. در حقیقت مطمئنمیشوید که حداقل یک میلیون از رقبا را پشت سر گذاشته اید و وارد دور دوم مسابقه شده اید. در واقع بعد از اتمام جوابدهی به سوالات ساده آرامش و اطمینان عجیبی تمام وجود شما را در برمیگیرد. شما به این آرامش برای تعمق و دقت بیشتر روی سوالات مشکل و استفاده موثر از روش مهندسی معکوس بسیار نیاز دارید.
دلیل پنجم: یافت شدن حلقه های گمشده در زنجیره تداعی معانی است. ذهن و حافظه انسان بر اساس نشانه های کلیدی کارمیکند. این نشانه کلیدیمیتواند یک کلمه باشد و یا یک جمله و یا حتی یک بخش کامل از کتاب. وقتی شما سوالات ساده را علامتمیزنید در حقیقت مجموعه ای از نشانه های کلیدی را در ذهن خود فعالمیکنید که این نشانه ها به طور یقین با نشانه های کلیدی مورد نیاز برای سوالات مشکل مرتبطمیباشد. این درحالی است که با استفاده از روش مهندسی معکوس و با اتکا به جوابهای درست سوالات ساده شمامیتوانید با دقت بیشتری جواب سوالات مشکل را حدس بزنید.
در بخش مربوط به تکنیک های مکمل تست زنی توضیحمیدهیم که چگونهمیتوانید با استفاده تکنیک های میانبر تست زنی گزینه های تردیدی را شناسایی و میزان تردید را از چهار گزینه به سه گزینه و سپس به دو گزینه کاهش دهید. هنگام مرور اجمالی و سریع کلیه دروس برای شکار سوالات ساده و متوسط و در حقیقت "سوالات جواب دادنی" سعی کنید به طور همزمان از تکنیک های تست زنی نیز کمک بگیرید و گزینه های تردیدی را نیز به گونه ای در پاسخنامه مشخص کنید. مثلا خیلی کمرنگ در کنار شماره هر تست گزینه هایی که احتمالمیدهید جواب باشند را یادداشت کنید. برای اینکارمیتوانید از علائم اختصاری مانن "بج" برای مشخص کردن تردید بین ب و ج و یا "اجد" برای تردیدهای سه گزینه ای بین الف و ج ود کمک بگیرید. مشخص کردن گزینه های تردیدی در اثر بخشی روش مهندسی معکوس بسیار مفید و موثر است و باعثمیگردد که امتیازات مثبت حاصل از این روش تا حد خارق العاده ای افزایش یابد.
× مرحله دوم: اکنون فرضمیکنیم که شما موفق شده اید گزینه صحیح تمام سوالات ساده تمام درس ها را علامت بزنید و برای سوالاتی که جواب دقیق آنها را نمی دانید نیز گزینه های تردیدی را با تکنیک های حدسی شناسایی کنید. همچنین فرضمیکنیم که دیگر وقت آزمون نیز در حال پایان یافتن است و شما تقریبا نیم ساعت فرصت دارید تا برای بقیه سوالات راه چاره ای پیدا کنید. تعدادی از داوطلبین در این نقطه متوقفمیشوند. چرا که گمانمیکنند هر نوع حرکت اضافی مانندمیتواند باعث نمره منفی و در نتیجه پائین آوردن رتبه آنها از جایی که همین الآن هستند بشود.این داوطلبین تعدادشان نیز کم نیست و تقریبامیتوان گفت بیش از 80 درصد کسانی که نمره میانگینمیآورند در این رده قرار دارند. شما نیز به احتمال زیاد اگر این جزوه را نمی خریدید در همین نقطه متوقفمیشدید و نیم ساعت آخر را به بیکاری و خط خطی کردن دفترچه سوالات یا گیردادن به یک یا دو مساله مشکل تلفمیکردید. اما برای داوطلبی مانند شما که به این جزوه دسترسی یافته ارزش این نیم ساعت آخر به اندازه ارزش تمام وقت آزمون است. او بلافاصله از ابتدا شروعمیکند و با استفاده از قاعده های دوم و سوم مهندسی معکوس نیم نگاهی به گزینه های علامت زده شده قبل و بعد گزینه مجهولمیکند و با فرض اینکه امکان تکرار یک گزینه زیر ده درصد است و اینکه در هر پنج گزینه متوالی اختیاری حداقل بایدیک الف و یک ب و یک ج و یک د موجود باشد به سوالات جواب دار دقت کنید و از روی آنها گزینه های مجهول را حدس بزنید. بدیهی است که موازی این روش باید قبلا با استفاده از تکنیک های حدسی گزینه های تردیدی را از چهار گزینه به سه گزینه و در حالت ایده آل به دو گزینه کاهش داده باشید. بنابراین با تلفیق و ترکیب روش مهندسی معکوس و تکنیک های حدسی شمامیتوانید با احتمال دقت بسیار بالایی گزینه مجهول و شک آلود اما صحیح را شکار کنید. به مثال زیر دقت کنید.خانه های سیاه جوابهای درستمیباشند و خانه های ضربدردار گزینه های تردیدیمیباشند.
سوال
|
الف
|
ب
|
ج
|
د
|
1
|
Ñ
|
Ñ
|
|
|
2
|
|
|
|
|
3
|
Ñ
|
Ñ
|
Ñ
|
|
4
|
|
|
|
|
5
|
تعداد بازدید از این مطلب: 2843
|
|